اعلام ملاحظات ایران درمورد بیانیه دوحه راجع به تجاوز اسرائیل به قطر عراقچی: کشور‌های اسلامی و منطقه به شکل ملموس تهدید اسرائیل را حس کرده‌اند بیانیه پایانی نشست دوحه: همبستگی مطلق با قطر/هشدار نسبت به پیامد‌های هرگونه تصمیم اسرائیل برای الحاق بخشی از سرزمین‌های اشغالی عراقچی: کشور‌های اسلامی تهدیدات اسرائیل را به‌طور ملموس احساس کردند شورای همکاری خلیج فارس: مکانیزم دفاعی مشترک را فعال می‌کنیم پاسخ سفارت ایران به مقاله نشریه دانمارکی درباره حمله به تاسیسات هسته‌ای کشورمان  روسای جمهور ایران و لبنان در دوحه دیدار کردند حزب الله لبنان: سلاح‌های مقاومت خط قرمز هستند بقائی: مهار نکردن اسرائیل، تکرار حملات در منطقه را در پی دارد دیدار و گفتگوی پزشکیان با بن سلمان در دوحه پزشکیان در نشست اضطراری سران کشور‌های اسلامی و اتحادیه عرب: تروریست‌های حاکم بر تل آویو جری‌تر شده‌اند اسلامی: ملت ایران نه تهدیدپذیر است و نه تسلیم شدنی؛ دانش صنعت هسته‌ای کشورمان با بمباران از بین نخواهد رفت وزیر خارجه آمریکا فردا به قطر سفر می‌کند امیر قطر: دوحه هدف حمله خائنانه اسرائیل قرار گرفت بیانیه طلبکارانه اتحادیه اروپا علیه ایران در کنفرانس عمومی آژانس
یادداشت بسام روبین، کارشناس نظامی اردن؛

ترامپ، خطری برای صلح نوبل

رئیس جمهور آمریکا مرد صلح نیست، بلکه مرد منافع است. با وجود این، برخی رسانه‌های غربی و مراکز نفوذ سیاسی در تلاشی آشکار برای مشروعیت بخشی به تصمیمات جنجالی اش، نام وی را به عنوان صلح‌طلب تبلیغ کرده‌اند.
بسام روبین؛ کارشناس نظامی اردن
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۸ - ۲۴ تير ۱۴۰۴ - 2025 July 15
کد خبر: ۲۸۳۳۹۷

ترامپ، خطری برای صلح نوبل

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ جایزه صلح نوبل مدت‌ها چراغ راه بشریت بود و بر تاریکی جنگ فائق می‌آمد و به کسانی که برای صلح و عدالت تلاش می‌کردند، امید می‌بخشید. امروزه این جایزه با آزمونی دشوار مواجه است که می‌تواند قطب‌نمای آن را از مسیر خارج و به ابزاری سیاسی برای بزک کردن گذشته تاریک برخی رهبران تبدیل کند؛ نه مدالی بر سینه کسانی که شایسته اش هستند.

این جایزه معتبر اکنون در معرض خطر واقعی قرار دارد، زیرا تا حدی تعصب و سیاسی‌کاری به کمیته حامی آن راه یافته است و بر مبنای ملاحظات بین‌المللی اهدا می‌شود، نه بر مبنای فداکاری‌های افراد یا دستاوردهای کسانی که فداکاری کرده‌اند.

برخی لابی‌های بین‌المللی چهره نتانیاهو را با وجود سابقه دست های آلوده به خون بی گناهان در غزه، لبنان و مشارکتش در محاصره یک ملت، به عنوان «عنصر ثبات ساز» تبلیغ می‌کنند

یکی از طنزهای تلخی که به تازگی جنجال به پا کرده، اقدام بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی است که قاتل کودکان و زنان، ویرانگر بیمارستان‌ها و قاتل روزنامه‌نگاران، دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا را برای جایزه صلح نوبل نامزد کرد. این مرد از کشتار، گرسنگی و تروریسم در غزه، یمن و ایران حمایت می‌کند و کسی است که غرب آسیا را با توافقات سیاسی ای که به طور سطحی «توافقنامه‌های صلح» خوانده می‌شوند، اما در اصل معاملات تجاری در راستای تداوم اشغالگری هستند و در آن اعراب نادیده گرفته شده‌اند، به آتش می‌کشد.

ترامپ مرد صلح نیست، بلکه مرد منافع است. با وجود این، برخی رسانه‌های غربی و مراکز نفوذ سیاسی در تلاشی آشکار برای مشروعیت بخشی به تصمیمات جنجالی اش، نام وی را به عنوان صلح‌طلب تبلیغ کرده‌اند. وی کسی است که سفارت آمریکا را به قدس اشغالی منتقل، بلندی‌های جولان را به سرزمین های اشغالی الحاق کرد و کسی است که از کشتار کودکان و جنگ های ویرانگر حمایت می‌کند. نتانیاهوی جانی با علم به جنایت های روزانه ترامپ، جنایت ها و نقض قوانین بین‌المللی که مرتکب می‌شود، وی را «بزرگترین مرد جهان» توصیف کرد.

علاوه بر این، برخی لابی‌های ارزان قیمت بین‌المللی چهره نتانیاهو را با وجود سابقه دست های آلوده به خون بی گناهان در غزه، لبنان و مشارکتش در محاصره یک ملت، به عنوان «عنصر ثبات ساز» تبلیغ می‌کنند؛ در حالی که تصاویر کودکان زیر آوار صفحات مجازی و شبکه های اجتماعی را پر ‌کرده است و رژیم صهیونیستی به قتل عام‌ها به بهانه‌های واهی ادامه می‌دهد.

نتانیاهو به صلح آنقدر که در سوءاستفاده از آن مهارت دارد، اعتقادی ندارد. وی از تلاش‌هایی که به وسیله لابی های رسانه‌ای غربی برای پنهان کردن حقیقت و اهریمن جلوه دادن مخالفانش انجام می‌شود، شرمسار نیست؛ تا جایی که بعید نیست (خدای ناکرده) روزی شاهد نامزدی اش برای جایزه صلح نوبل با محوریت «صلح به وسیله اقدام نظامی» باشیم.

با پایان نمادگرایی نوبل مواجه هستیم؟

وقتی جایزه صلح نوبل به افرادی اعطا، یا حتی تهدید به اعطا می‌شود که در گسترش هرج و مرج، ایجاد اختلاف و تضعیف ثبات جهانی نقش داشته‌اند، ما نه تنها با بحران جایزه، بلکه با فروپاشی اخلاقی آشکار استانداردهای بین‌المللی حاکم بر جهان مواجه هستیم.

مشخص شده است افکار عمومی جهان آخرین امید برای نجات آنچه از این جایزه باقی مانده است، هستند. مردم باید صدای خود را بلند کنند، نه تنها برای مخالفت با نامزدهای مشکوک، بلکه برای بازتعریف صلح واقعی که با حفاظت از غیرنظامیان، دفاع از مظلومان، مخالفت با اشغالگری و توقف قتل عام‌ها آغاز می‌شود، نه امضای توافق‌نامه‌های رسمی مقابل دوربین‌ها.

سکوت در برابر این انحراف به مشروعیت‌بخشی آن کمک می‌کند. بنابراین، همه ما به عنوان کارشناسان رسانه، روشنفکران، اتحادیه‌ها و سازمان‌ها باید از کمیته نوبل انتقاد کنیم. ما از موضع مسئولیت اخلاقی و از وجدان انسانی که با دود جنگ‌ها خاموش نشده است، دعوت می‌کنیم و می‌گوییم آنچه از نمادگرایی جایزه باقی مانده است، هدر ندهند. جایزه نوبل را وسیله‌ای برای مشروعیت بخشی به قتل یا تجلیل از کسانی که دست خود را به خون بی‌گناهان آلوده کرده‌اند، قرار ندهید. معیارهای تان را بررسی، تصمیمات خود را از سیاسی‌کاری پاک کنید و در کنار کسانی باشید که جان خود را در دفاع از مظلومان فدا می‌کنند، نه کسانی که به قیمت فجایع معامله می‌کنند.

سکوت در برابر این انحراف به مشروعیت‌بخشی آن کمک می‌کند. بنابراین، همه ما به عنوان کارشناسان رسانه، روشنفکران، اتحادیه‌ها و سازمان‌ها باید از کمیته نوبل انتقاد کنیم

خطاب به مردم جهان و هر کسی که هنوز ذره‌ای وجدان در قلبش دارد:

در برابر زوال ارزش‌ها سکوت نکنید و اجازه ندهید جایزه نوبل به شهادت دروغینی که به قدرتمندان اعطا می‌شود، تبدیل شود. شفافیت، عدالت و صدای مظلومان را مطالبه کنید، نه شیوه نامه‌های دروغین. بگذارید موضع امروز شما فریادی بشردوستانه باشد که احترام را به جایزه‌ای که تقریباً معنایش را از دست داده است، بازگرداند.

جایزه صلح نوبل به کسانی که سلاح دارند داده نمی‌شود، بلکه به کسانی داده می‌شود که آنها را دفن می‌کنند. به کسانی داده نمی‌شود که دیوارها را می‌سازند، بلکه به کسانی داده می‌شود که آنها را خراب می‌کنند تا پل‌هایی از عشق و کرامت بسازند. اگر امروز سکوت کنیم، امکان دارد فردا از خواب بیدار شویم و ببینیم جایزه نوبل در جیب مستبدانی است که از پشت به ما خنجر و از روبرو لبخند می‌زنند.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار